من اومدم با تاخیر
سلام مامان جون
سلام فندق کوچولوی من خوبی جیگر مامان؟
الهی مامان دورت بگرده که شدی همه هستی من و بابایی
مامان جونم عسلم گلم من هنوز نمیدونم دخمل طلایی یا پسمل بلا
برا منو وبابایی اصلا فرقی نمیکنه گلم فقط سالم باشی برا ما کافیه
مامان جون معذرت میخام که دیر اومدم آخه تو که همرامی میدونی مامان میره مدرسه و امتحان و... بعدشم دیگه از حالم که بعضی وقتا خیلی بد میشه که خبر داری ولی مامان جونم اینا همه شیرینه بخاطر تو شیرینه عزیزکم
جیگرطلای مامان سه شنبه 6 دی با مامان جون(مامان بابا) رفتیم سونو گرافی اما شما پشتت به ما بود قندکم
ما مجبور شدیم بیایم و با مامانی ی چیز شیرین بخورم ولی مامانت هوس شیرموز کرد و رفتیم شیرموز خوردیم اونم چی 2 تا لیوان
خلاصه همه خانم ها با عاقاشون اومده بودن ما رفتیم دوباره داخل اتاق که صدای قلبتو شنیدم الهیییییییی دورت بگردم.. این صدای قلبت بهم ارامش خاصی داد گلم شما سالم بودی خداروشکر
رفتم خونه کلی با ذوق برا بابات تعریف کردم و .... بابایی دلش کلی آب شد خخخخخ
گفت از این به بعد من همرات میاااااام
جیگرم 10 بهمن باز نوبت سونو دارم که احتمالا جنسیتت معلوم میشهههههه هوراااااااا خیلی خوشحالم
الانم که فصل امتحانات منم مشغول درس خوندم
دست همگی درد نکنه که هوای منو و شما جیگرطلا رو دارن مخصوصا بابایی گلت
مامان جوووووووووووون منو بابایی عاشقتیم